محل تبلیغات شما

 

ديشب كه بعد از حدود ١٨٠ كيلومتر ركاب زدن رسيده بوديم كرج اومديم كنار پليس راه اول جاده چالوس كمپ كرديم بخاطر امنيت بيشتر ولي مشكلش اين بود كه تا صبح بخاطر سروصدايي ماشينا نتونستيم بخوابيم و صبح كه زود زديم بيرون به سمت ساوه حركت كرديم اوايل مسير خيلي خوب بود آب جوب و درخت و باغ مخصوصاً سمت شهريار ولي يك هو از اون همه خنكي و سرسبزي زديم بيرون و وارد دشتي باز با بوته هاي كوچك مواجه شديم كه نشون ميدادن از آب و سايه و خنكي خبري نيست خيلي هوا گرم بود و جايي هم كه سايه باشه بتونيم چند دقيقه استراحت كنيم پيدا نميكرديم به زور خودمون رو زير پايه تابلو تبليغاتي كه يه كم سايه داشت جا ميداديم تا كمي خنك بشيم بعد از چند ساعت ركاب زدن حدود ساعت ١٢ رسيديم سر تقاطع ملارد با ساوه به دكه كوچيك بود رفتيم و يه حالي به خودمون داديم  رفتيم يه ناهار خوب زديم و كمي استراحت كرديم و يه شير آب بود كه خودمون رو كامل خيس آب كرديم مثل كولر گازي سر خود شده بوديم يه نسيم بهمون ميخورد خنك خنك ميشديم البته اين فقط براي چند دقيقه بود چون بعدش خشك شديم و گرما و جاده طولاني و كوير  حدود٣٠ كيلومتري ساوه رسيده بوديم كه آسمون ابري شده بود و صداي رعد و برق تو دشت ميپيچيد ما كه از بودن خيلي حال كرديم هم يه نمه بارون زد هم كه حسابي خنك شده بوديم و از حدود ٣٠ كيلومتري ساوه ما اصلاً ركاب نزديم خيلي خوب بود همش بدا داشت ما رو ميبردش بعد از رسيدن به ساوه هم كه مزاحم پسر عموم شديم و از بودن دركنارش اذت برديم امروز هر چند مسير سختي داشتيم ولي لذت هاش بيشتر و بيشتر بود سرسبزي كوير مردمان خوب باران باد و ديدارهاي نو و زندگي بهتر(تو اين سفر ها ميشه تجربياتي رو بدست آورد كه ديده آدم نسبت به افراد و آدمها خيلي تغيير ميكنه وقتي سفر ميكني زندگي رو ميتوني به يه رنگ ديگه اي ببيني و از اين طول عمرت لذت بيشتري ببري و)

ركابزني نوشهر به بوشهر(قسمت پنجم /خرداد ٩٨)

ركاب زني نوشهر به بوشهر (قسمت چهارم/خرداد ٩٨)

ركاب زني نوشهر به بوشهر(قسمت سوم/خرداد ٩٨)

كه ,يه ,رو ,ساوه ,كرديم ,بوديم ,هم كه ,بعد از ,و از ,از بودن ,بود كه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

آیا محیط مدرسه دلپذیر، دلخواه و شاد است؟ اخبار پردیس شهید مطهری خوی